کد مطلب:233418 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:241

تحریف غدیر، تلاشی نافرجام
«فمن زعم أن الله لم یكمل دینه فقد رد كتاب الله و من رد كتاب الله فهو كافر به»؛ هر آن كس گمان كند كه خداوند دینش را كامل نفرموده، كتاب الهی را رد كرده و آن كه كتاب خدا را رد كند، به او كافر است.

بعضی از نویسندگان بیگانه از ولایت، چون خورشید غدیر را همواره درخشان دیدند و دانستند كه در برابر آفتاب نمی توان به انكار روشنایی نشست، و اگر طرحی نو برای مقابله با پیام غدیر ارائه نكنند، حقیقت غدیر، بسیاری از جوانان و طرفداران حق را به نور ولایت علوی خواهد كشاند، به تحریف واقعیت ها روی آورده و گفتند: آری، رخدادی به نام غدیر بوده و غیر قابل انكار است.

اما هدف رسول خدا صلی الله علیه و آله در آن روز این بود كه اعلام كند «علی علیه السلام را دوست بدارند» و این كه فرمود: من كنت مولاه فعلی مولاه،منظور پیامبر صلی الله علیه و آله این بود كه: هر كس مرا دوست دارد، باید علی علیه السلام را نیز دوست بدارد!!

آنگاه وارد بحث ادبی و واژه شناسی می شنوند كه: یكی از معانی واژه ی «ولایة» دوستی و دوست داشتن است. پس روز غدیر خم برای ابلاغ دوستی علی علیه السلام بود، نه آن كه رهبری و امامت جهان اسلام مطرح شده باشد.



[ صفحه 38]



اینان با تحریف پیام بزرگ غدیر و با اظهار نظرهای به ظاهر دوستانه سعی كردند این گونه مباحث را در كتابهای درسی خود به جوانان اهل سنت آموزش دهند و اذهان عمومی را نسبت به واقعه ی غدیر به انحراف بكشانند و در نتیجه بسیاری از دانش پژوهان و طلاب مدارس دینی اهل سنت و توده های عوام نیز باور كردند كه روز غدیر، روز ابلاغ دوستی با علی علیه السلام بود.

اما با بررسی صحیح حماسه ی غدیر روشن خواهد گشت كه غدیر خم برای ابلاغ دوستی نبود. اگر هدف ابلاغ، دوستی علی علیه السلام بود، چرا پیامبر صلی الله علیه و آله در ابلاغ این پیام الهی نگران بود و تا سه بار عذر خواهی كرد؟ و جبرئیل اصرار ورزیده و این آیه را تلاوت نمود:

(یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته) [1] .

ای پیامبر! آنچه را از سوی خدا بر تو نازل شد به مردم برسان، كه اگر این كار را انجام ندهی، رسالت خود را به پایان نرسانده ای [2] .

آن فرمان بزرگ چه بود كه تا این اندازه اهمیت داشت؟ این چه مأموریتی بود

كه چنانچه انجام نمی شد رسالت ناتمام می ماند؟



[ صفحه 39]



ابلاغ دوستی علی علیه السلام آنچنان خطرات مهمی در پی نداشت كه موجب نگرانی پیامبر صلی الله علیه و آله خدا باشد و سه بار از جبرئیل درخواست نماید كه ایشان را از انجام آن معاف دارد. آن حضرت خود در سخنرانی روز غدیر به این حقیقت تصریح فرمود:

... و سألت جبرئیل ان یستعفی لی السلام عن تبلیغ ذلك الیكم - یا أیها الناس - لعلمی بقلة المتقین، و كثرة المنافقین و ادغال الآثمین و حیل المستهزئین بالاسلام الذین وصفهم الله فی كتابه: (اذ تلقونه بألسنتكم و تقولون بأفواهكم ما لیس لكم به علم و تحسبونه هینا و هو عندالله عظیم) [3] ؛... از جبرئیل درخواست كردم تا مرا از اعلام ولایت علی علیه السلام معاف بدارد؛

زیرا ای مردم می دانم كه تعداد پرهیزكاران اندك و شمار منافقان فراوان است و گنهكارانی پر فریب و نیرنگ بازانی كه اسلام را مورد استهزا قرار می دهند وجود دارند، آنان كه خداوند بزرگ در كتابش درباره ی آنها فرمود: «قضیه افك را از زبان یكدیگر می گیرید و با دهان خویش چیزهایی می گویید كه نسبت به آن آگاهی ندارید و آن را بی اهمیت می شمارید در حالی كه در پیشگاه الهی بسیار بزرگ است».

پیامبری كه از آغاز بعثت با به حجةالوداع هرگز نهراسیده و همواره در میدانهای جنگ بوده است و در وحی الهی برای یك لحظه هم تردید نداشته [4] .



[ صفحه 40]



اكنون از چه نگران است كه در پی آن فرشته ی وحی، پیام الهی را برای تشویق و دلگرمی رسول خدا صلی الله علیه و آله می خواند كه: (و الله یعصمك من الناس) [5] ؛ خدا تو را از شر مردم حفظ می فرماید.

جز این است كه هراس پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به فرو پاشی امت و ظهور مخالفت ها و درگیریهای داخلی بود و این كه پرده دری ها آغاز شود، و خونریزی ها در امت او و در حضور او شكل گیرد، حرمت ها بر باد رود و ره آورد آن همه جهاد و شهادت فراموش گردد؟

آیا همه ی اینها میتواند تنها برای اعلام دوستی با امام علی علیه السلام بوده باشد؟! اگر در آن روز دوستی با امیرالمؤمنین علی علیه السلام را ابلاغ نمی كرد چه ضربه ای به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله وارد می شد؟

او كه در گذشته، از آغاز بعثت تا روز غدیر، بارها و بارها فرمود: «علی را دوست دارم» و گاهی نسبت به دیگران هم اظهار دوستی می كرد. این مطلب تازه ای نبود كه در صفوف امت اسلامی تزلزل و شكاف ایجاد كند.

اگر هدف ابلاغ دوستی امام علی علیه السلام بود، چرا پیامبر صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را بالا برده و با او بیعت كرد و به مسلمانان نیز امر فرمود با علی بیعت كنند؟

آیا با ابلاغ دوستی علی علیه السلام دین كامل می شود؟ و چنانچه پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر دوستی خود را با علی علیه السلام ابلاغ نمی كرد، دین ناقص بود؟ و چون در آن روز فرمود: من علی را دوست دارم، دین خدا كامل شد و نعمت الهی بر انسانها به اتمام رسید؟ مگر نه این است كه آیه ذیل به اعتراف بسیاری از



[ صفحه 41]



دانشمندان شیعه و سنی [6] پس از اعلام ولایت علی علیه السلام و گرفتن بیعت برای آن حضرت در روز غدیر بر پیامبر نازل شد:

(الیوم یئس الذین كفروا من دینكم فلا تخشوهم و اخشون الیوم أكملت لكم دینكم و أتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دینا) [7] .

امروز آنان كه كافرند، نسبت به دین شما مأیوس گردیدند. پس از آنان نهراسید و از من كه پروردگار شما هستم پروا كنید. امروز دینتان را تكمیل كردم و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم و رضایت دادم كه دین جاودانه شما اسلام باشد.

باید حادثه بسیار بزرگی در روز غدیر رخ داده باشد كه زمینه ی نزول آیات الهی - با آن همه بشارتها و پیامها - فراهم گردد. حادثه ای كه راه رسالت را رنگ جاودانه زند، و رنج بعثت و هجرت را به بار بنشاند.

آیا آن حادثه ی عظیم جز تحقق بیعت عمومی مسلمانان با امام علی علیه السلام و یازده فرزند او تا قیامت است؟! اگر هدف پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر ابلاغ دوستی بود، پس چرا گروهی قصد ترور پیامبر را كردند و در بین راه مدینه وارد عمل شدند؟ [8] .



[ صفحه 42]



به یقین هر داور منصفی خواهد پذیرفت كه اگر خداوند فرمود: «ای رسول! امروز آنچه را بر تو نازل كردیم به مردم برسان»، یعنی ولایت امام علی علیه السلام و یازده امام از فرزندان او را ابلاغ كن و سپس از مسلمانانی كه از سراسر جهان در این سرزمین گرد آمده اند، بیعت بگیر و مسأله امامت را در بینش و بارو، با اعتراف عمومی و در عمل، با بیعت همگان به تحقیق برسان. و چون پس از انتخاب الهی و ابلاغ رسول خدا، بیعت عمومی مردم نیز تحقق یافت در نتیجه:

1. دین كامل شد: (الیوم أكملت لكم دینكم).

2. نعمت الهی بر انسانها به اتمام رسید: (و اتممت علیكم نعمتی).

3. اسلام جاودانه گردید: (و رضیت لكم الاسلام دینا).

4. و كافران منتظر فرصت، ناامید شدند: (الیوم یئس الذین كفروا).

براستی آیا بعد از غدیر برای كسی عذری باقی خواهد ماند؟! چرا در برابر آفتاب غدیر، به ظلمتكده جهل و كینه توزی پناه می برند؟! حق مطلب همان است كه امام رضا علیه السلام فرمود: هر كس فكر كند خدا دینش را كامل نكرده، كتاب الهی را رد نموده و در نهایت كافر گردیده است.



[ صفحه 43]




[1] مائده (5):67.

[2] بسياري از دانشمندان اسلامي اعتراف كرده اند كه اين آيه در روز غدير براي اعلام ولايت علي عليه السلام نازل شد؛ مانند:

الف - ابن عساكر، تاريخ دمشق 85 / 2.

ب - حسكاني، شواهد التنزيل 187 / 1 و 192.

[3] نور (24):15.

[4] امام علي عليه السلام نسبت به شجاعت و خط شكني رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «كنا اذا حمر البأس اتقيا برسول الله صلي الله عليه و آله، فلم يكن احد منا اقرب الي العدو منه؛ هر گاه آتش جنگ سخت شعله ور مي گشت، ما به رسول خدا پناه مي برديم كه در آن لحظه هاي حساس كسي از ما به دشمن نزديكتر از پيامبر نبود. (بحارالانوار 220 / 5).

[5] مائده (5):67.

[6] حسكاني حنفي، شواهد التنزيل 157 / 1؛ الغدير 230 / 1.

[7] مائده (5): آيه ي 3.

[8] نقشه ي قتل پيامبر صلي الله عليه و آله يك بار در تبوك و چند بار به وسيله ي سم و بارها بصورت ترور تدارك ديده شده بود كه همه نقش بر آب شد. اما در حجةالوداع پنج نفر از اصحاب صحيفه با نه نفر ديگر، نقشه ي دقيق تري براي قتل پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در راه بازگشت از مكه به مدينه ريختند و يكي از علت هاي اين اقدامشان آن بود كه قبل از اعلان خلافت علي عليه السلام او را به قتل برسانند. خداوند تعالي پيامبرش را از اين توطئه آگاه ساخت و وعده ي حفظ او را داد. بحارالانوار 99 / 28 و ج 37 / 115 و 135. درباره ي نقشه ي قتل پيامبر صلي الله عليه و آله در تبوك: بحارالانوار 252 - 185 / 21.